ایسنا/ فیض شریفی می‌گوید: ایرانیان عادت دارند شعر را به‌عنوان رسانه گویا استفاده کنند و از آن تأثیر بپذیرند هرچند با آمدن رادیو و تلویزیون رنگ و روی آن کمتر شده است.

این شاعر و منتقد ادبی، درباره کارکرد رسانه‌ای شعر بیان کرد: از زمان رودکی که به‌عنوان پدر شعر کهن شناخته می‌شود، شعر رسانه بوده و معمولا از شاعران به‌عنوان رسانه‌های گروهی استفاده می‌کردند؛ معروف است شیروان شاه، خاقانی را به این دلیل که قصد سفر به شهر دیگری داشته، از ترس این‌که دیگر برنگردد، مدتی زندانی کرده بود. یا عنصری در دربار محمود چنان ثروتی جمع کرد که زبانزد شاعران بعدی شد و می‌گفتند دیگ‌دانی از طلا داشته است. در آن زمان از شاعران مانند رادیو و تلویزیون استفاده می‌کردند.

او افزود: از طرف دیگر شاعران با استفاده از کلمات سایه‌دار زبان فارسی و کلماتی که ایهام درونی دارند، از رسانه شعر برای بیان واقعیت‌ها استفاده می‌کردند؛ بنابراین این سنت همیشه در ادبیات ما برقرار بوده که شعر رسانه باشد؛ فردوسی هم به‌خاطر این‌که بتواند فرهنگ پیش از اسلام را به نحوی زنده کند، از رسانه شعر استفاده کرده است. او متوجه بوده می‌تواند با شعر این فرهنگ را به تمام جهان منتقل کند. همان‌طور که هومر این کار را کرده است. مصر مانند ایران سنت و تمدن دیرپایی دارد؛ اما در مصر یک فردوسی نداریم که این سنت را احیا کرده باشد. شعرهای شاهنامه را در قهوه‌خانه‌ها و شعرهای مولانا و حافظ و سعدی را در میخانه‌ها می‌خواندند و با استفاده از رسانه شعر، فرهنگ خود را گسترش می‌دادند.

 شریفی با بیان این‌که در عصر مشروطه نیز شعر به‌مثابه رسانه بوده است، گفت: نسیم شمال با زبان مردم شعر می‌گفت. یحیی آرین‌پور در کتاب «از صبا تا نیما» آورده است که شعر نسیم شمال آن‌قدر که تأثیرگذار بود می‌توان گفت مانند اسلحه ستارخان و باقرخان بوده است. در آن زمان رادیو و تلویزیون که نبود، مردم صف می‌ایستادند تا شعر نسیم شمال را بخرند. چرا شاعران دوران مشروطه منزوی یا ترور شدند؟ چون رسانه‌ای قوی داشتند. چرا میرزاده عشقی ترور شد؟ چون رسانه قوی داشت و با شعرش مردم را تحریک کرده بود که به سوی رضاشاه پاره‌آجر پرت کنند. یا نسیم شمال چه وضعیتی پیدا کرد؟ بعد از این‌که تب‌وتاب انقلاب خوابید، ایشان را به‌عنوان فرد دیوانه در تیمارستان بستری کردند و بعد هم در ابن بابویه دفن شد. یا عارف که رسانه موسیقی را بر رسانه شعر علاوه کرده بود، هنوز صدای رسانه‌اش با تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» به گوش ما آشنا است. نیما و شاگردانش هم همین وضعیت را داشتند.

این منتقد ادبی سپس بیان کرد: البته از زمانی که رادیو و تلویزیون و تئاتر آمد، رنگ و روی شعر کم‌رنگ شد و کمی از تأثیراتش کاسته شد. اما در همان رسانه‌ها از شعر استفاده می‌شود. یا رمان‌هایی که مردم از آن استقبال می‌کنند، پر از شعر است؛ مثلاً کتاب «اولیس» جویس پر از شعر است یا «شهر موسیقیدان‌های سپید» بختیار علی، نویسنده کرد ساکن آلمان پر از شعر است، «افسانه‌های تبای» سوفوکلس را بخوانید عمدتاً شعر است. با وجود رسانه‌های مختلف شعر همچنان نیروی حاکم است و بر قالب‌های دیگر چون رمان و تئاتر و فیلم‌نامه و سریال حکومت می‌کند. در سریال‌ها با شعر حرف‌هایشان را می‌زنند؛ زیرا ملت ایران عادت دارند از شعر به‌عنوان یک رسانه گویا استفاده کنند و حرف خود را با آن بزنند، تأثیرگذار هم هست.

او خاطرنشان کرد: شعر هم وسیله بوده و هم هدف؛ شعر وسیله‌ای بوده که با آن حتی علوم ریاضی را به نظم بیان می‌کردند، حماسه، مسائل تعلیمی و نمایشی را هم همین‌طور. شاعران حتی مسائل سیاسی را هم با شعر بیان می‌کردند که در هیچ جای جهان سابقه ندارد؛ مثلاً در سال ۱۳۵۷، مردم در تهران می‌گفتند «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد/ حتی اگر شب‌و روز بر ما گلوله بارد» و یا «در بهار آزادی جای شهدا خالی» این‌ها وزن دارد، ریتم دارد. شاعری که این‌ها را گفته، مشخص است شاعر بزرگی بوده است. در ذات مردم ایران، این رسانه یعنی شعر نهادینه شده است.

 او درباره انتشار شعر در صفحات شخصی شاعران و این‌که گاه مردم نیازی به خرید کتاب شعر نمی‌بینند، با تأکید بر این که فضای مجازی باعث شده رسانه کتاب، مقداری در محاق قرار بگیرد، اظهار کرد: چند روز پیش یکی از شاعران می‌گفت ۳۰۰ هزار فالوئر دارم، با این حساب تیراژ کتابم باید ۳۰۰ هزار تا باشد نه ۳۰۰ تا. اگر ۳۰۰ هزار فالوئر کتاب بخرند، من ثروتمندترین فرد روی زمین می‌شوم. این فالوئر جدی نیست. باید این موضوع را بررسی کنیم که آیا شعر خوب می‌گوییم؟ آیا شاعرانی مثل شاملو و فروغ و اخوان و نصرت رحمانی و سهراب سپهری داریم که زبانشان با زبان مردم یکسان باشد؟ آیا شاعران کلامی استفاده می‌کنند که به‌عنوان رسانه، مردم با آن ارتباط برقرار کنند؟ قطعاً نه. یکی از مشکلات عمده ما این مسئله است. در دنیا شاعرانی داریم که با وجود رسانه‌های مختلف، کتاب‌هایشان در تیراژ بالایی فروش می‌رود. اما در ایران شاید به دلایل اقتصادی و این‌که مردم دل‌ودماغ ندارند، از شعر کمتر به‌عنوان رسانه استفاده می‌کنند.

فیض شریفی با بیان این‌که به‌عنوان شاعر، شعرهای جدی‌اش را در اینستاگرام نمی‌گذارد، گفت: زمانی که این شعرها در اختیار دیگران قرار گرفت، فردای روز خودمان را متهم می‌کنند که شعر را از فلانی برداشتی و این کار سرقت است. شاعران حرفه‌ای معمولاً این کار را نمی‌کنند که شعرشان را در فضای مجازی منتشر کنند. اما این موضوع در تیراژ کتاب تأثیر گذاشته است. برخی از شاعران هم معتقدند شعر در این فضا جا می‌افتد و زمانی که کتاب منتشر کنیم، پرفروش می‌شود، این اتفاق کمتر می‌افتد.

او در پایان گفت: مردم ما شفاهی شده‌اند و بیش از این‌که چیزهای مکتوب بخوانند، دوست دارند در راهی که می‌روند چهارتا ترانه و شعر گوش بدهند تا این‌که وجهی را برای کتاب خرج کنند. خیلی از شاعران ما هم بنا به دلایل مختلف کتاب شعر به نشر نمی‌دهند، سیدعلی صالحی که شاعر پرتیراژی است، کتاب برای چاپ نمی‌دهد. البته ناشران هم دیگر از شعر استقبال نمی‌کنند و این باعث تأسف است.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar