وطن امروز/متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 در راستای مشخص شدن عرصه پیش روی ایران برای انتقام از رژیم صهیونیستی در یک اقدام متقابل، با یک فرمانده ارشد نظامی به گفت‌وگو نشستیم. به واسطه برخی ملاحظات از ذکر نام این مقام ارشد نظامی معذوریم. در ادامه گفت‌و‌گوی «وطن امروز» با این مقام ارشد نظامی را می‌خوانید. (این مصاحبه پیش از حمله ایران به اسرائیل انجام شده است)


* برخی تحلیل‌های روزهای اخیر در جهت القای این گزاره است که هرگونه انتقام ایران موجب شکل‌گیری جنگی گسترده بین رژیم صهیونیستی و ایران می‌شود؛ زیرساخت‌های ایران هدف قرار می‌گیرد و صادرات نفت ایران مختل می‌شود. نظر شما درباره این گزاره چیست؟
شکل‌گیری جنگ بین کشورها یک فرآیند پیچیده و بشدت چندوجهی و زمانبر است. برخی تحلیل‌ها ساده‌اندیشانه و کاملا فانتزی و صفر و یکی است. کشورها برای ورود به جنگ، تدریجی و مرحله ‌به ‌مرحله عمل می‌کنند. هیچگاه همه احتمالات و ابعاد جنگ در یک مرحله ظهور نمی‌کند لذا باید نسبت به جنگ، واقع‌بینانه نگاه کرد. آخرین جنگ‌هایی را که در منطقه و نزدیکی ایران رخ‌ داده است، بررسی کنید. مسائل جنگی مربوط به جنگ داخلی سوریه را ببینید، 8 سال به طول می‌انجامد، جنگ عربستان و یمن 8 سال به طول می‌انجامد. جنگ روسیه و اوکراین را در ذهن‌تان مرور کنید. مراحل پیشرفت جنگ از جغرافیا تا نقاط مورد اصابت همگی تدریجی و با فراز و فرودهای بسیار زیادی پیش‌ رفته است. اما درباره رژیم صهیونیستی، این رژیم یک پادگان و قرارگاه بزرگ نظامی متعلق به ایالات متحده در قلب جهان اسلام است و موجودیتی مستقل نیست. امکانات نظامی آن از آمریکا می‌آید، سیاست‌های نظامی‌اش از سوی سنتکام معلوم می‌شود، بویژه بعد از توفان الاقصی. 
ایران اسلامی همیشه با منطق و عقلانیت حرکت کرده است، برخلاف آن چیزی که دشمن مستمراً ایران را کشوری غیرعقلانی، هیجانی و تندرو معرفی می‌کند. زمانی که ایران بابت ترور شهید سلیمانی پایگاه استراتژیک عین الاسد را موشک‌باران کرد، چه اتفاقی افتاد؟ آن هم در دوره ریاست‌جمهوری دیوانه‌ای به نام ترامپ. کسانی که به ‌صورت چشم‌بسته و صرفا مبتنی بر احساسات و بدون بررسی جوانب از استمرار جنگ یا لزوم رفتار عقلانی صحبت می‌کنند، تحلیل‌شان در فضای وهم‌آلود و ذهنیت‌زده است.
* برخی عنوان می‌کنند عدم انتقام ایران به سامانه‌های پدافندی‌ای که در این سال‌ها رژیم صهیونیستی ساخته بازمی‌گردد، آیا این مساله دلیل عدم انتقام می‌تواند باشد؟
چه کسی نیازمند سرعت در پاسخ است؟ این اسرائیل است که به دلیل علم به قطعیت پاسخ  ایران،‌ دوست دارد زودتر از حالت تعلیق خارج شود. شهید زاهدی برای آزادی قدس می‌جنگید؛ ایران تنها عامل اصلی انتخاب جزئیات برنامه‌اش، مساله جنگ غزه است. هم‌اکنون از شمال و جنوب و شرق، مناطق اشغالی هدف اصابت قرار می‌گیرد. از غزه هدف اصابت قرار می‌گیرد و سیستم‌های پدافندی کمکی نمی‌کند. یمن، مقاومت عراق و حزب‌الله همچنین گروه‌های مقاومت تمام ظرفیت‌های دفاعی رژیم صهیونیستی را به شکست کشانده‌اند. چرا ایران که صاحب فناوری و نوآوری است، از حمله به رژیم عاجز باشد؟!
* در صورتی که مدل انتقام ما از طریق موشک و پهپاد باشد و رژیم مقابله کند تکلیف چیست؟ آیا به سمت جنگ می‌رویم؟
احتمال پاسخ مجدد رژیم صهیونیستی، احتمال غریبی نیست، لذا برای آن پاسخ لازم تدارک دیده شده است ولی این نخستین باری نیست که ضربات پی‌درپی و زنجیره آتش، بین ایران و رژیم صهیونیستی شکل می‌گیرد. در همه مواردی که طی ۴ سال گذشته اتفاق افتاده است این جمهوری اسلامی است که قاعده خود را بر این رژیم تحمیل کرده است. مثالی که همه در خاطر دارند، مساله امنیت تجارت برای کشتیرانی جمهوری اسلامی است که در سال‌های گذشته هدف رژیم جعلی قرار گرفت ولی برنامه‌های دفاعی و تدابیر تهاجمی لازم موجب پایان اصابت کشتی‌های جمهوری اسلامی ایران شد. 
مساله جنگ همان‌طور که در پاسخ سوال اول گفته شد، یک امر عظیم است که نباید از آن ترسید و نباید آن را ساده و دم‌دستی انتظار کشید. نکته مهم این است که این جمهوری اسلامی است که به ‌تنهایی نیز برای محو اسرائیل از صفحه روزگار انگیزه کافی دارد، هر چند منطق از بین‌ بردن این رژیم یک منطق پذیرفته‌شده جهانی مبتنی بر 
انتخابات است.
* چقدر محتمل است از گزینه‌ای جز موشک و پهپاد استفاده کنیم؟
در پاسخ به دشمن هیچ گزینه‌ای از دستور خارج نمی‌شود، بلکه زمان و چگونگی استفاده از آن تابع تصمیم است. آیا پاسخ ایران از زمین است یا از هوا یا دریا؟ چه کسی می‌تواند پیش‌بینی کند؟ پاسخ ایران توسط کدامیک از نیروهای مسلح انجام خواهد شد، ارتش یا سپاه؟ اینها همه مقولاتی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی را سردرگم کرده است. مهم این است که اراده نظامی و سیاسی تنبیه رژیم صهیونیستی است. رژیم جعلی همیشه با راهبرد نابود کردن تهدید از نقطه وقوع، طرح نظامی خود را اجرا کرده است و امروز چنین امکانی برای آن متصور نیست. بمباران‌هایی که در سوریه انجام می‌شود تابع این دکترین نظامی است اما امروز این هیجان عمومی رسانه‌ای و دیپلماتیک که به راه انداخته‌اند، برای آن است که بتواند ضربات ایران را مدیریت کند، لذا هر مقدار مباحثه در این باب در کشور ما زیاد باشد، به ضرر مسؤولان و جامعه است و هر مقدار ابهام و تأنی چاشنی قاطعیت و غافلگیری شود، موجب ضرر و زیان دشمن.
* آیا ایران در مدل انتقام خود، صرفا در حال ارزیابی نوع انتقام است یا به مسائل دیگر هم فکر می‌کند؟
پاسخ به رژیم صهیونیستی بابت حمله به کنسولگری ایران و ترور مستشاران رسمی ایران در سفارت، یک سطح متناظر و محدود دارد و یک وجه استمراری پشتیبانی از مقاومت و فرسایش قدرت رژیم صهیونیستی. مسیری که سردار شهید سرلشکر زاهدی و یارانش در آن به شهادت رسیدند، پشتیبانی از مقاومت فلسطین در نبرد توفان الاقصی است، لذا طبیعی است همکاران و یاران شهید نیز هدف بلندتری به اسم پیروزی‌های بیشتر توفان الاقصی را در هر تصمیمی لحاظ کنند. انتقام‌جویی صرف و اصابت یک یا چند هدف منطق مقاومت نیست. شهید زاهدی سال‌ها در نبرد با رژیم صهیونیستی همسنگر یاران خود در جبهه حزب‌الله لبنان بوده است، اکنون که قرار است ضربه پشیمان‌کننده به رژیم‌ زده شود، اهداف بلند جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت نیز موردنظر است. زمانی که رژیم صهیونیستی تا حدی از غزه عقب‌نشینی کرده است و فرآیند مذاکرات در افق بهتری قرار گرفته، ایران هم به ‌عنوان پشتوانه اصلی محور مقاومت هر اقدام خود را به عنوان تقویت‌کننده وضعیت موجود طراحی می‌کند.
* یکی از موضوعاتی که بر آن تأکید می‌شود دخالت آمریکا در این مساله است، این دخالت در چه سطحی است و چقدر محتمل است؟
طراحان جنگ هر چیزی را در مقابله باید در نظر بگیرند ولی سابقه ضربات سطح خاکستری و سطح زیر جنگ در چند سال اخیر بین ایران و آمریکا وجود داشته است. نمونه بزرگ در موشک‌باران عین‌الاسد، همچنین بمباران اخیر پایگاهی نظامی در اردن بود که همه در خاطر دارند. آن چیزی که باید در کنار وجه نظامی به آن توجه کرد مساله انتخابات آمریکاست که فرآیندی چندماهه است و مدیریت سیاسی جامعه آمریکایی بر آن متمرکز است. ذخایر سلاح آمریکا در جنگ اوکراین و غزه به‌کارگیری شده است. آمریکایی‌ها در تقابل با ارتش یمن و جنبش انصارالله سابقه چندماهه‌ای پیش چشم ناظران جهانی دارند. از سوی دیگر حضورشان در دریای مدیترانه برای جلوگیری یا مدیریت حملات حزب‌الله به رژیم صهیونیستی تأثیر تعیین‌کننده‌ای نداشت. 
نقطه مهمی که همه باید به آن توجه کنیم آن است که در 6 ماه جنگ تمام‌عیار رژیم صهیونیستی به پشتوانه تمام‌قد آمریکا در برابر کل جبهه مقاومت در چه وضعیتی قرار گرفته است. منطق تحلیل‌هایی که نوشته یا گفته می‌شود همگی باید نسبت خود را با نتایج موجود در صحنه میدانی معلوم کنند.
آمریکا چه میزان توانست مانع حملات جبهه مقاومت به رژیم صهیونیستی شود؟ رژیم صهیونیستی تا چه میزان توانست ضربات جبهه مقاومت را پاسخ دهد؟ آهنگ ضربات متقابل بین جبهه مقاومت را چه کسی مدیریت کرده است؟ کسانی که می‌خواهند میزان و چگونگی رفتار رژیم را در برابر ایران محاسبه کنند، باید نسبت به تحولات نظامی ۶ ‌ماه گذشته جمع‌بندی خود را ارائه دهند. حرف‌های تخیلی و گمان‌های بدون پشتوانه در جبهه ارعاب دشمن و نوعی بی‌صفتی ملی محسوب می‌شود.

* انتقام ایران باید مستقیماً از خاک خودمان باشد یا فرقی ندارد از کجا و به کدام منافع رژیم آسیب بزنیم؟
باز هم باید یادآور شد که حرکت جمهوری اسلامی تابع اصل «اول غافلگیری» برای طرف مقابل است. هم در زمان، هم در مبدأ و هم در نقطه هدف. همه چیز باید تابع هدف کلان یعنی تضعیف رژیم صهیونیستی در برابر جبهه مقاومت و بویژه ملت مقاوم فلسطین باشد. ملت فلسطین در غزه ثابت کرد توان نابودی رژیم صهیونیستی را به ‌تنهایی دارد. یعنی اگر آمریکا دست حمایت خود را از پشتیبانی این رژیم کوتاه کند، مثلا در حوزه تأمین سلاح؛ این فلسطینی‌ها هستند که در قدرت نظامی هم توان ضربات مهلک و تعیین‌کننده به کیان صهیونیستی را دارند.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar