تو مثل منی برف...
آخرین خبر/ جز روزگار من همه چیز را سفید کرده برف...
تو مثل منی برف
راه میروی و آب میشوی.
تو مثل منی برف
آتش را روشن میکنی
تا در هرمش بمیری
یاسهای تابستانی ادای تو را در میآورند
پروانهها که تو را ندیدند
عاشق او میشوند
نکند سرنوشت مرا جائی دیدهئی برف
کاش میتوانستی تابستانها بباری
تا با تنپوشی از برف