آخرین خبر/ «ریچارد مک‌کینی»، یک افراط‌گرای آمریکایی است که زمانی قصد داشت با بمب‌گذاری مساجد را ویران کند اما … این آیه که می‌فرماید: «کشتن یک نفس مانند کشتن همه بشریت است» او را تغییر داد.
 «همه زندگی من گناه و تقصیر است»؛ این جمله یک افراط گرای مسیحیت که زمانی می خواست مساجد را منفجر کند اما تعصبات خود را کنار زد و به اسلام گروید.
«ریچارد مک کینی» پس از ۲۵ سال خدمت نظامی پر از خشم بود. پس از زخمی شدنش در عراق در سال ۲۰۰۶ میلادی احساس عجیبی به او دست داد.
ریچارد در این باره گفت: من می خواستم در جنگ بمیرم چرا که در این کشور مهم نیست در گذشته چه کرده ای بلکه مهم این است که با تابوتی که پرچم کشورت روی آن است به زادگاه خود برمی گردی با این تصور که همه گناهانت بخشیده شده و برای همیشه به عنوان یک قهرمان شناخته می شوی.
اما این اتفاق برای ریچارد نیفتاد، او طرحی شوک برانگیز برای خود در نظر گرفت و تصمیم گرفت جنگ خود را آغاز کند.
در محل زندگی ریچارد واقع در شهر «مونسی» ایالت ایندیانای آمریکا یک مسجد بود. او تصمیم گرفت تا در این مسجد بمب گذاری کند و قصد داشت پس از این مسجد به سراغ دیگر مساجد هم برود.
ریچارد تصمیم گرفت از مسجدی که قصد انفجار در آن را داشت بازدید کند اما نه برای ایجاد خشونت بلکه برای اینکه بیشتر بداند.
این آغاز سفر گرویدن ریچارد به اسلام بود و حالا او یک مسلمان است.
وقتی ریچارد مسلمان شد شروع به خواندن قرآن کرد و به گفته خودش یکی از آیه های قرآن او را به کلی تغییر داد: کشتن یک نفس مانند کشتن همه بشریت است.

سی ان ان در گزارشی به سرگذشت یک سرباز سابق ارتش آمریکا پرداخته که به دلیل نفرت از مسلمانان قصد داشت یک مسجد را منفجر کند.
 به محض اینکه برخی از اعضای مرکز اسلامی «مونسی» در ایندیانا مردی را دیدند که به سمت آنها می آید، متوجه شدند که او مشکل دارد. او مردی درشت اندام با شانه های پهن بود که با سری پایین و صورتی قرمز و با عصبانیت به سمت مسجد آنها حرکت می کرد. جمعه بود و مسجد مملو از مردمی بود که برای نماز عصر آمده بودند.
نام او «ریچارد مک‌کینی» بود. او نه برای عبادت بلکه برای نابود کردن مسلمان به مسجد آمده بود. او یک تفنگدار سابق آمریکایی بود که در جریان نبرد در عراق و افغانستان نسبت به مسلمانان تنفر پیدا کرده بود. او از اینکه فرزندان مسلمانان در کنار دختر او در مدرسه درس می‌خوانند هم عصبی بود.

او که نتوانست خشم خود را مهار کند، در یک روز در سال 2009 در آخرین مأموریت خود به مرکز اسلامی رفت. او قصد داشت در مسجد بمب بگذارد تا صدها مسلمان را بکشد یا زخمی کند. او در یک مأموریت بود تا مکانی را برای مخفی کردن بمب خود انتخاب کند و اطلاعاتی را جمع‌آوری کند که فرض او را مبنی بر اینکه مسلمانان قاتل‌های ایدئولوژیک هستند را تأیید کند.
اما وقتی مک کینی وارد مسجد شد، با نوعی مقاومت مواجه شد که برای آن برنامه ریزی نکرده بود. آن روز اتفاقی افتاد که او را به گونه ای تغییر داد که هرگز انتظارش را نداشت. افرادی که او قصد داشت جان آنها را بگیرد، در نهایت زندگی او را نجات دادند.

مک‌کینی می‌گوید که فکر می‌کرد اتفاق بعد از ظهر جمعه‌اش ممکن است با مرگ او به پایان برسد. او می‌گوید: تا آخر شب، فکر کردم که مرا در زیرزمین با شمشیری به گلویم خواهند کشت. در عوض، چند نفر از اعضای مسجد پا پیش گذاشتند و مک‌کینی را با چند انتخاب زیرکانه خلع سلاح کردند. دکتر محمد صابر بهرامی، اهل افغانستان و یکی از بنیانگذاران این مرکز، در نهایت مک کینی را در آغوش گرفت و اشک ریخت.

 بی بی بهرامی یکی از بنیانگذاران مرکز اسلامی مونسی است و نقش مهمی در تغییر مذهب مک کینی ایفا کرد. بهرامی و همسرش محمد، ستون های جامعه مونسی هستند. او این آیه قرآنی را در سایت مرکز اسلامی نصب کرده است: «ثواب نیکی جز نیکی نیست».


بی بی را مادر ترزای جامعه مسلمانان در مونسی می نامد. او کسی است که غریبه های نیازمند جامعه را می گیرد تا لباس هایشان را تمیز و اتو کند و به آنها غذا بدهد. شهرت او به حدی است که پناهندگان کشورهای دیگر به نوعی شماره و آدرس او را پیدا می کنند تا او را برای کمک ردیابی کنند.

مهمان نوازی بهرامی با توجه به اینکه با بسیاری از آمریکایی های مسلمان هنوز در کشور خود مانند غریبه ها رفتار می شود قابل توجه است. بسیاری از مردم در مسجد، مک کینی را دفع کردند اما بهرامی دایره شفقت خود را گسترش داد و مک کینی را نیز در بر گرفت. او را به خانه اش دعوت کرد و یک شام مقوی افغانی از مرغ، برنج، یک غذای بادمجان و یک ماست سبز چاشنی شده با آب گشنیز و آبلیمو تهیه کرد. این غذا به پل دیگری برای مک کینی تبدیل شد. او مدام از بهرامی و دیگران در مرکز دیدن می کرد. او قرآن، کتاب مقدس اسلام را خوانده و دوست پیدا کرد.

هشت ماه پس از بازدید اولیه مک کینی از مسجد، او به اسلام گروید. پس از مراسم، از سوی افرادی که زمانی قصد آسیب رساندن به آنها را داشت، استقبال شد. در نهایت او حتی دو سال به عنوان رئیس مرکز اسلامی در مونسی خدمت کرد. مک‌کینی می‌گوید: اگر رفتار مهربانانه نبود، احتمالاً به مسجد حمله می‌کرد و در نهایت به مجازات اعدام محکوم می‌شد.

داستان مسلمان شدن ریچارد به صورت  یک «اپیزود» در سری های وب «جاش سفتل» تحت عنوان «زندگی سری مسلمانان» وجود دارد و نامزد دریافت جایزه «امی» در سال ۲۰۱۷ میلادی شد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar